دست از سرم بردار

دست از سرم بردار زیبای لعنتی ...

من هرگز نخواستم از عشق افسانه ای بیافرینم

من هرگز نخواستم از عشق افسانه اي بيافرينم باورکن من مي خواستم که با دوست داشتن زندگي کنم کودکانه و ساده و روستايي من از دوست داشتن فقط لحظه ها را مي خواستم آن لحظه اي که تو را بنام مي ناميدم من هرگز نمي خواستم از عشق برجي بيافرينم مه آلود و غمناک ، با پنجره هاي مسدود و تاريک "نادر ابراهيمي"
+ نوشته شده در پنجشنبه 13 مرداد 1401ساعت 19:25 توسط شهره |